- سقیم کردن (تَ)
ناقص کردن. معیوب نمودن:
شیر دندان نمود و پنجه گشاد
خویشتن گاو فتنه کرد سقیم.
ابوحنیفۀ اسکافی (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 388)
شیر دندان نمود و پنجه گشاد
خویشتن گاو فتنه کرد سقیم.
ابوحنیفۀ اسکافی (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 388)
